یکی از ویژگیهای مهم و ارزشمند دنیای انیمه که آن را در مقایسه با باقی مدیومهای سرگرمی متمایز جلوه کرده است، برخورداری از “احساسات سرشاری” میباشد که در ترکیب با [جلوههای هنری، صداگذاری قدرتمند و کارگردانی منحصر به فرد سبب شده تا داستانهایی روایت شود که حتی بیتفاوتترین بینندهها را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.
با این حال حتی در این دست از آثار نیز شاهد انیمههایی هستیم که به حدی داستان دلخراش و اتفاقات دردناکی را به تصویر کشیدهاند که بسیاری از مخاطبین تنها ۱ بار میتوانند به تماشای آنها نشسته و بار روایی سنگین آن را تحمل نمایند. انیمههایی زیبا و چه بسا آموزنده که به سبب برخورداری از لحنی بسیار تیره و تاریک و دردناک، تماشای چندین باره آنها به امری غیرممکن بدل خواهد گشت.
در مقاله امروز به سراغ معرفی ۱۰ انیمه با چنین حال و هوایی رفتهایم که تماشای حتی ۱ بار آنها نیز کافیست تا لحن تراژیک آن ذهن هر مخاطبی را تا مدتها به خود درگیر نماید.
انیمه Tokyo Revengers (انتقامجویان توکیو)
انیمه Tokyo Revengers در ظاهر اثری حول محور سفر در زمان میباشد که در بطن داستان، سلسله اتفاقاتی دیوانهوار و شوکهکننده را به تصویر کشیده است.
در این مجموعه با پسری به نام تاکمیچی هانگاکی آشنا میشویم که در شرایط غیرقابل تحملی به زندگی میپردازد. با این حال تنها دلخوشی او معشوقهاش هیناتا تاچیبانا نام دارد که زندگی را برایش قابل تحمل جلوه کرده است. دختری که به شکلی غیرمنتظره به قتل رسیده و تاکمیچی هانگاکی برای نجات وی دست به دامن سفر در زمانهای متعددی میشود که چیزی جز مرگ و میرهای بیشتر برایش به همراه نخواهد داشت. Tokyo Revengers سرشار از اتفاقات غمانگیز حول محور پسری میباشد که برای نجات جان معشوقهاش بارها و بارها به گذشته سفر مینماید که هر دفعه با رویدادهای تلخ تراژیکی روبرو میشود.
انیمه Angel Beats (انجل بیتز)
به صورت کلی انیمههایی که حول محور ایده پس از مرگ جریان دارند، چندان از لحن خوشایندی برخوردار نخواهند بود. مسئلهای که درباره Angel Beats با شدت بیشتری به تصویر کشیده شده است.
انیمهای سرشار از مفاهیم قابل تامل حول محور شخصیتی به نام اوتوناشی که ناگهان به هوش آمده و خود را در دنیای پس از مرگ میبیند؛ جایی که بسیاری از انسانها با اتفاقات غیرقابل تصوری در زندگی روبرو شده و بدون آن که شانس جبرانی داشته باشند، با مرگ مواجه شدهاند و حال در این دنیای جدید باید دنبال راهی برای رهایی از آنجا باشند. Angel Beats روایتگر داستانی عاشقانه حول محور افرادی میباشد که تعریف جدیدی از مفهوم “از خود گذشتگی” را ارائه میکنند که قطعاً هر مخاطبی را با قسمت پایانی خود در بهت و حیرت فرو خواهد برد.
انیمه Your Lie in April (دروغ تو در آوریل)
انیمه Your Lie in April از همان دقایق نخست مخاطبین خود را با اتفاق دردناکی روبرو میکند که برای هر یک از ما میتواند کابوسی غیرقابل تصور باشد؛ مرگ مادری که زندگی هر فرزندی را به کابوسی دیوانهوار تبدیل خواهد کرد.
در این انیمه با پسری هنرمند آشنا میشویم که تراژدی مرگ مادر زندگیاش را دگرگون کرده و سبب میشود تا توانایی نواختن پیانو را از دست بدهد. در حالی که زندگی دیگر معنا و مفهومی برای او ندارد، با دختری آشنا میشود که نور امید را در دلش زنده کرده و باری دیگر به نواختن پیانو روی میآورد. با این حال زندگی بسیار بیرحمتر از آن است که بتوان به دلخوشیهای موقت امید داشت؛ زیرا در ادامه انیمه Your Lie in April اتفاقی به وقوع میپیوندد که عملاً زندگی پسرک داستان را به مرز فروپاشی روانی سوق داده و مشاهده چنین روند دردناکی حتی برای همان بار اول نیز میتواند قلب هر بینندهای را به درد بیاورد.
انیمه Anohana: The Flower We Saw That Day (آنوهانا: گلی که آن روز دیدیم)
به لطف Anohana: The Flower We Saw That Day میتوانیم تعریف ارزشمندی حول محور غم و اندوه را شاهد باشیم که میتواند تاثیرگذاری مدیوم انیمه را بیش از پیش ثابت نماید.
اثری حول محور جوانی به نام جینتا یادومی که شرایط زندگی سبب شده تا از دوستان و اطرافیانش فاصله گرفته و روزهایش را در تنهایی و انزوا سپری نماید. با این حال ملاقات او با روح دوست قدیمیاش باعث میشود تا علیرغم میل باطنی به سراغ باقی دوستان دوران کودکیاش رفته و با اتفاقات غیرمنتظرهای روبرو شود که زندگیاش را دستخوش تغییر قرار میدهد. Anohana: The Flower We Saw That Day اثری استثنایی و فراموش نشدنی میباشد که تماشا و درک مفاهیم آن میتواند تاثیر بزرگی در زندگی هر یک از مخاطبینش داشته باشد؛ انیمهای که یاد میدهد قدر دلخوشیهای زندگیمان را حتی اگر کوچک، بیشتر بدانیم.
انیمه I Want to Eat Your Pancreas (میخوام جیگرتو بخورم)
اگر که یک انیمه وجود داشته باشد که به معنای واقعی کلمه عشق دست نیافتنی را توصیف کرده باشد، I Want to Eat Your Pancreas بهترین مثال ممکن خواهد بود.
انیمهای زیبا و تکرار نشدنی حول محور پسری تنها و نه چندان اجتماعی که مواجه با یک دفترچه یادداشت زندگیاش را متحول میکند. دفترچهای که متعلق به دختری زیبا و معصوم به نام ساکورا یامائوچی میباشد که به سبب بیماری فرصت چندانی برای زندگی ندارد. آشنایی شخصیت اصلی با این دختر اتفاقات تاثیرگذار و ارزشمندی را رقم میزند که مفهوم عشق را به زیبایی هر چه تمام به تصویر میکشد. با این حال از آنجایی که در همان ابتدای داستان I Want to Eat Your Pancreas متوجه بیماری لاعلاج ساکورا یامائوچی میشویم، باید برای تراژدی نهایی آماده شویم که میتواند جلوه دردناکی داشته باشد.
انیمه Banana Fish (ماهی موزی)
میزان دراما و تاثیرگذاری انیمه Banana Fish به حدی زیاد است که برخلاف ظاهرش، غرق شدن در داستان که روایت میکند، میتواند برای مخاطبینش غیرقابل تحمل جلوه نماید.
در این مجموعه با فردی به نام اش لینکس آشنا میشویم که در ظاهر رهبری یک گروه خیابانی را بر عهده دارد. با این حال با پیشروی داستان میتوانیم جنبههای دردناکی از زندگی وی را شاهد باشیم که تصورات اولیه شکل گرفته در ذهن مخاطب را حسابی به چالش کشیده و در نهایت با پایانبندی دیوانهوارش داستان پر فراز و نشیب خود را به اتمام میرساند. در کنار این مسئله شاهد سکانسهای خشونتباری هستیم که بیش از پیش میتواند تماشای مجدد انیمه Banana Fish را به موضوعی نه چندان خوشایند تبدیل نماید.
انیمه Grave of the Fireflies (مدفن کرمهای شبتاب)
استودیو جیبلی به طرز استادانهای مهارت عجیبی در بازی با روح و روان مخاطبینش دارد و این مسئله را به زیبایی هر چه تمام در قبال انیمه Grave of the Fireflies انجام داده است.
اثری با روایتی تاریخمحور که برادر و خواهری معصوم را در مرکز داستان قرار میدهد. کسانی که به شکل ناخواسته درگیر جاهطلبی سیاستمدارانی شدهاند که جنگ جهانی دوم را به راه انداخته و برای تحقق خواستههایشان، مردم عادی و بیگناه را زیر بمباران موشکهایشان قرار دادهاند. آثار مختلفی تا به امروز حول محور ویرانگرترین جنگ تاریخ بشر به تصویر کشیده شده که Grave of the Fireflies یکی از دردناکترین آنها لقب گرفته است. اساساً هر چیزی که این انیمه به معرض نمایش میگذارد، دردناک و غمانگیز جلوه کرده و تماشای آن حتی برای بار اول نیز تا مدتها میتواند احساسات شما را جریحه دار نماید.
انیمه Devilman: Crybaby (دویلمن: کرای بیبی)
انیمه Devilman: Crybaby یکی از منحصر به فردترین آثار مدیوم خود به شمار میرود که اساساً تاریخ انقضایی نداشته و هر زمانی که سراغش بروید، با دنیاسازی منحصر به فردی که دارد میتواند شما را میخکوب نماید.
با این حال در هنگام تماشای این مجموعه باید منتظر یکی از تیره و تاریکترین روایاتی باشید که در تاریخ مدیوم انیمه تا به امروز پدید آورده شده است. اثری حول محور مرد جوانی به نام آکیرا فودو که متوجه میشود به زودی بشریت توسط اهریمنان سقوط خواهد کرد و در نتیجه زمانی که درمییابد انسانها هیچ شانسی در برابر این اتفاق نخواهند داشت، تن به تبدیل شدن به مرد اهریمنی میدهد که منجر به بروز سلسله اتفاقاتی دیوانهوار و حیرتانگیز میشود که به طرز عجیبی برای مخاطبینش غیرقابل تحمل جلوه کرده است.
انیمه Your Name (نام تو)
ماکوتو شینکای یکی از کارگردانان خلاق مدیوم انیمه به شمار میرود که در روایت داستانی سراسر احساسی میتواند هر بار مخاطبینش را شگفتزده نماید.
یکی از بهترین آثار خلق شده توسط او انیمهای تحت عنوان Your Name نام دارد که عاشقانهای منحصر به فرد و جذاب حول محور دختر و پسری به نامهای میتسوها و تاکی را به تصویر میکشد که به شکلی غیرمنتظره در یکی از روزهای زندگیشان بر سر راه یکدیگر قرار گرفته و اگرچه که در ابتدای داستان حتی چشم دیدن یکدیگر را هم ندارند اما به مرور آتش عشق درون آنها شعلهور میشود تا در نهایت به نقطه کلیدی داستان رسیده و مجبور شوند تا برخلاف میل باطنی تصمیمی را اتخاذ نمایند که به نفع هر دوی آنها خواهد بود. انیمه Your Name تعریف متفاوتی از عشق و امید را به تصویر میکشد که روایت سراسر احساس آن میتواند برای برخی از مخاطبین بیش از حد تاثیرگذار ظاهر شود.
انیمه Clannad (کلاناد)
در نهایت میرسیم به انیمه Clannad و دنباله آن که با افتخار به عنوان ۲ تا از افسرده کنندهترین آثار مدیوم خود به شمار میروند که همان یک بار تماشایشان نیز میتواند حتی خوشبینترین مخاطبینش را نیز به غم و اندوه دچار نماید.
در این انیمه با شخصیتهایی به نامهای تومویا اکازاکی و ناگیسا فوروکاوا آشنا میشویم که اگرچه در ابتدای جوانی و زندگی قرار دارند اما به حدی ناامید و خسته از روزگار هستند که عملاً دیگر شوقی برای ادامه مسیر ندارند. جوانانی که هر یک جهنم غیرقابل توصیفی را در زندگی شخصی تجربه میکنند و تنها امیدشان، بودن در کنار یکدیگر میباشد که علیرغم روشن شدن نور امید در دلهایشان اما با تراژدیهای سلسلهواری روبرو شده و همان یک ذره دلخوشی نیز به گردابی از سیاهی و تباهی تبدیل میشود که به راحتی میتواند اشک هر بینندهای را سرازیر نماید. در انیمه Clannad مفهوم خوشبختی معنا و مفهومی نداشته و شاید که نزدیکترین چیزی باشد که بتواند با دنیای بیرحم واقعیت قابل مقایسه باشد.